• وبلاگ : خاطرات يك زندگي
  • يادداشت : عرضه وتقاضاي شرم آور
  • نظرات : 0 خصوصي ، 12 عمومي
  • آموزش پیرایش مردانه اورجینال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     
    + مهدي 

    خب بالاخره اين قبرستان را پيدا كردم!

    و اما پاسخ شما:

    پاسخ شما را در اي ميل هايتان نوشتم. اما گويا به چشمتان نيامده و نتوانسته ايد آن را مانند خيلي چيزهاي ديگر ببينيد! از اين رو هم متن خودتان و هم پاسخش را در اين جا مي نويسم. يك بار براي هميشه و ديگر هيچ.

    و امانوشته بوديد:

    اگر مي دونستم شما از چي لجتون گرفته كه نظرات من رو با بي ادبي تمام پاسخ ميديد خوب بود.شايد چون صاحب وبلاگ هستيد گمان مي كنيد حتما بايد پيروز گفتگوها باشيد و به همين دليل از هر حربه اي استفاده مي كنيد يا شايد هم اينكه مغلوب يك جوان بشيد براتون سخته!
    و اما نكته مهم:
    كسي كه ادعاي مشاور بودن داره بايد اين اصل رو كه مهم ترين اصلي هستش كه يك مشاور بايد بدونه ، آويزه گوشش كنه و اون امانت داري گفته هاي فردي هستش كه مشكلش رو بيان مي كنه ولي من چنين ويژگي اي در شما نديدم. چرا كه وقتي صحبت از سياست به ميان اومد شما پاك فراموش كرديد كه ادعاي حفظ امانت گفته هاي من رو كرده ايد و به هر طريقي كه تونسته ايد گفته ها و مشكلات من رو چماق كرده و بر سر من كوبيده ايد.اگر پاسخ هاي خودتون رو مرور كنيد مي بينيد كه براي اينكه جواب من رو بديد مسائلي رو ذكر كرده ايد كه من به عنوان راز با شما در ميان گذاشتم. فكر نمي كنم اين كار غير از خيانت در امانت باشه و مطمئن باشيد با هر دستي كه بديد با همون دست پس مي گيريد